جمعه های انتظار..
10 بهمن 1399 توسط زینب رضایی مهر
باز هم جمعـه رسید، روز دلهای خستـــه/ تو هنوز نیامدی و غم بر روی لب ها نشسته..
چشم ها گریان شد، خنده ها پنهان شد/ آرزوها در دل مانده و دل پر از خوناب شد..
تو که هستی ای مرد؟؟ گویند که صاحب الزمانی/آیا تو همانی که نقاب از چهره ها میرانی؟؟
هجده سال است که اصلا ندیده ام تورا/ولی تا اسمت میآید برق میزند چشمانم نمیدانم چرا؟
تو یوسف زهرایی میدانم که میآیی/پس بیا زودتر، دلها را شاد کن بهتر..
همه ما یکصدا تورا میخواهیم از خدا…
?اللهم عجل لولیک الفرج?
#به_قلم_خودم
زینب رضایی مهر مدرسه بنت الرسول